خلاصه کتاب مهمان شبانه ( نویسنده هدر گودنکاف )

«خلاصه کتاب مهمان شبانه» در واقع به همان «مهمان نیمه شب» اثر هیجان انگیز هدر گودنکاف اشاره دارد. این رمان تریلر روانشناختی، معمایی و جنایی، خواننده را به سفری پر از تعلیق در دل خانه ای دورافتاده و رازهای دفن شده آن می برد؛ داستانی نفس گیر از گذشته ای تاریک که در زمان حال سایه افکنده است.

داستان از همان ابتدا قلاب خود را در ذهن خواننده می اندازد و او را با خود به میان برف و طوفان در آیووا می کشد. «مهمان نیمه شب»، که با نام اصلی The Overnight Guest شناخته می شود، یکی از پرفروش ترین آثار Heather Gudenkauf، نویسنده ی چیره دست ژانر تریلر است. این رمان نه تنها یک داستان جنایی صرف نیست، بلکه با لایه های روانشناختی عمیق و اتمسفری منحصر به فرد، تجربه ای فراموش نشدنی را برای دوستداران هیجان و معما رقم می زند. اگر به دنبال اثری هستید که تا آخرین لحظه شما را در خود غرق کند و با پیچش های غیرمنتظره اش غافلگیرتان سازد، این کتاب انتخابی درخشان خواهد بود.

درباره کتاب «مهمان نیمه شب»: سفری به عمق تعلیق

کتاب «مهمان نیمه شب» اثری است که خواننده را به قلب تاریکی و تعلیق دعوت می کند. این رمان که یکی از موفق ترین نوشته های هدر گودنکاف به شمار می رود، نه تنها در بازارهای جهانی خوش درخشیده، بلکه توانسته است جایگاه ویژه ای در میان آثار جنایی و معمایی پیدا کند.

شناسنامه اثر و جهان ژانر

نام اصلی این رمان The Overnight Guest است که در فارسی با ترجمه ی روان علی قانع، توسط نشر نون منتشر شده است. گودنکاف در این اثر، مرزهای ژانرهای مختلف را در هم می شکند؛ خواننده در مواجهه با این کتاب، نه تنها با یک تریلر روانشناختی پر از تعلیق روبروست، بلکه عناصری از ژانر معمایی، جنایی و حتی رگه هایی از وحشت را نیز تجربه می کند. این ترکیب هنرمندانه باعث شده تا «مهمان نیمه شب» تجربه ای فراتر از یک داستان معمولی باشد، داستانی که ذهن و روح خواننده را به چالش می کشد.

افتخارات و بازتاب ها

«مهمان نیمه شب» توانسته است افتخارات متعددی را از آن خود کند که نشان از قدرت نویسنده در خلق داستانی گیرا دارد. این کتاب در لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز قرار گرفته و نامزد جوایز گودریدز در سال ۲۰۲۲ بوده است. این موفقیت ها، تنها مهر تاییدی بر کیفیت و محبوبیت این رمان در میان منتقدان و خوانندگان پرشمار آن است. هر کدام از این دستاوردها، به خودی خود گواهی است بر این که این کتاب، اثری است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت و باید تجربه شود.

غرق شدن در تار و پود داستان: خلاصه کتاب مهمان نیمه شب

«مهمان نیمه شب» شما را به دل یک خانه مزرعه ای دورافتاده در آیووا می کشاند، جایی که برف و انزوا، پیش زمینه ای برای افشای رازهایی وحشتناک می شوند. این بخش، خلاصه ای از داستان را بدون فاش کردن پیچش های کلیدی و پایان آن، برایتان روایت می کند.

آغاز یک ماجرای مرموز

داستان با معرفی «وایلی لارک» آغاز می شود؛ نویسنده ای توانا در ژانر جنایی که برای نگارش چهارمین رمان خود، تصمیم می گیرد به یک خانه ی مزرعه ای متروک پناه ببرد. این خانه، انتخاب وایلی برای یافتن آرامش و تمرکز بر کارش نیست، بلکه خود، محلی است که بیست سال پیش شاهد جنایاتی هولناک بوده است؛ دو قتل فجیع و ناپدید شدن مرموز یک کودک، تاریخچه ی تاریکی به این مکان بخشیده است. وایلی که به دنبال سوژه های واقعی برای رمان هایش است، ناخواسته وارد فضایی می شود که لایه های تاریک آن، یکی پس از دیگری برایش آشکار می گردد.

طوفان و مهمان ناخوانده

درست زمانی که وایلی در اوج تلاش برای غرق شدن در دنیای داستان خود است، یک طوفان برفی سهمگین همه چیز را به هم می ریزد. ارتباط او با دنیای بیرون قطع می شود، برق خانه می رود و انزوا، به معنای واقعی کلمه، او را در بر می گیرد. در این میانه ی هرج و مرج طبیعی، اتفاقی شوکه کننده رخ می دهد: وایلی در حیاط خانه، کودکی پنج ساله را پیدا می کند. کودکی زخمی و بی جان که دهانش با چسب بسته شده است. این کشف، نه تنها برنامه های وایلی را بر هم می زند، بلکه او را در موقعیتی قرار می دهد که مجبور است برای نجات جان این کودک مرموز، دست به کارهایی بزند که هرگز تصورش را نمی کرده است. درهای بسته، قطع ارتباط با دنیا و حضور یک مهمان ناخوانده، وحشت و دلهره ای عمیق را به جان وایلی می اندازد.

تقابل گذشته و حال

همزمان با تلاش وایلی برای محافظت از کودک و درک آنچه بر او گذشته، رمان «مهمان نیمه شب» skillfully بین دو خط زمانی پرش می کند. یک خط زمانی مربوط به زمان حال و حوادثی است که وایلی با آن ها درگیر است، و خط دیگر به بیست سال پیش بازمی گردد؛ به زمان قتل ها و ناپدید شدن آن کودک در همان خانه. این تکنیک روایت دوگانه، به خواننده اجازه می دهد تا تکه های پازل گذشته را در کنار حوادث حال قرار دهد و به تدریج ارتباطات پنهان و تکان دهنده ای را کشف کند. در این میان، وایلی از پشت پنجره صحنه ای را می بیند که مو بر تنش سیخ می کند: زنی با تبری در دست، که گویی آمده است تا رازهای سر به مهر خانه را برای همیشه دفن کند. این رویداد، تنش داستان را به اوج خود می رساند و خواننده را در انتظار کشف حقیقت، بی تاب نگه می دارد.

شخصیت هایی که جان می گیرند: تحلیل کاراکترها

در «مهمان نیمه شب»، هدر گودنکاف شخصیت هایی را خلق می کند که نه تنها به پیشبرد داستان کمک می کنند، بلکه با لایه های درونی خود، خواننده را به تأمل و همذات پنداری وا می دارند. این شخصیت ها، هر کدام به نحوی، بخش مهمی از تار و پود داستان را تشکیل می دهند.

وایلی لارک: نویسنده ای در دل معما

وایلی لارک، هسته مرکزی روایت است. او یک نویسنده ی جنایی موفق است که برای نوشتن، نیاز به غرق شدن در جزئیات وقایع واقعی دارد. وایلی شخصیتی تحلیل گر و کنجکاو دارد، اما در عین حال، تنهایی و گذشته ی خودش نیز او را احاطه کرده است. او در طول داستان، نه تنها به دنبال حل معمای خانه ی مزرعه ای است، بلکه خود نیز به سفری درونی برای مواجهه با ترس ها و محدودیت هایش می رود. تحول وایلی، از یک نویسنده که صرفاً به دنبال سوژه است، به فردی که برای نجات جان یک کودک تا پای مرگ می جنگد، یکی از نقاط قوت شخصیت پردازی در این کتاب است. خواننده همراه با او، حس ترس، ناامیدی و سپس اراده برای بقا را تجربه می کند.

کودک مرموز: کلید گمشده گذشته

کودک پنج ساله ای که وایلی او را در برف پیدا می کند، نماد معصومیت و در عین حال، کلید گمشده ای برای حل معمای بیست سال پیش است. این کودک، با سکوت و جراحاتش، بار سنگینی از رازها را حمل می کند و حضورش، کاتالیزوری برای پرده برداری از جنایات گذشته می شود. عدم توانایی او در سخن گفتن و وضعیت آسیب دیده اش، حس فوریت و نگرانی را در وایلی و خواننده ایجاد می کند و نقش او در داستان، فراتر از یک قربانی ساده است؛ او پازلی زنده از حقیقت است.

سایه های گذشته: بازیگران پنهان

علاوه بر وایلی و کودک، شخصیت هایی که در خط داستانی بیست سال پیش حضور دارند، نقش حیاتی در شکل گیری اتفاقات کنونی ایفا می کنند. اگرچه در این خلاصه به طور مستقیم به هویت آن ها اشاره نمی شود تا از فاش شدن داستان جلوگیری شود، اما نحوه پرداخت به این شخصیت ها و ارتباط پیچیده شان با حوادث امروز، نشان دهنده ی عمق داستان سرایی گودنکاف است. حضور آن ها، حتی به صورت سایه هایی از گذشته، بر اتمسفر وهم انگیز کتاب می افزاید و خواننده را وادار به فکر کردن می کند که چگونه گذشته ای تاریک می تواند تا این حد بر حال حاضر اثر بگذارد.

مضامین پنهان در لفاف وحشت: لایه های معنایی داستان

«مهمان نیمه شب» فراتر از یک داستان جنایی ساده، به کاوش در مضامین عمیق تری می پردازد که به آن غنای بیشتری می بخشد. هدر گودنکاف با هنرمندی، این مضامین را در بستر داستانی پرتعلیق جای می دهد.

انعکاس تراژدی و جستجوی حقیقت

تراژدی، یکی از محوری ترین مضامین در «مهمان نیمه شب» است. داستان حول محور یک اتفاق دلخراش در گذشته می چرخد که پیامدهای آن تا سال ها بعد، زندگی ها را تحت تأثیر قرار می دهد. وایلی لارک، به عنوان یک نویسنده جنایی، به دنبال کشف حقیقت پشت این تراژدی است، اما در این مسیر، خود نیز با ابعاد دردناکی از ررویدادها روبرو می شود. این جستجوی حقیقت، تنها به کشف هویت قاتلان محدود نمی شود، بلکه تلاشی است برای درک چرایی وقوع اتفاقات، و پیامدهای عاطفی و روانی آن بر بازماندگان و کسانی که به نوعی درگیر آن بوده اند.

ریشه های وحشت روانشناختی

اگرچه کتاب صحنه های ترسناک دارد، اما ریشه های اصلی وحشت در «مهمان نیمه شب» بیشتر روانشناختی است. ترس از ناشناخته ها، انزوا، عدم توانایی در برقراری ارتباط و وحشتی که در ذهن شخصیت ها شکل می گیرد، از عناصر اصلی تعلیق هستند. گودنکاف به خوبی نشان می دهد که چگونه محیطی دورافتاده و گذشته ای تاریک، می توانند بر روان انسان تأثیر بگذارند و حس عدم امنیت و دلهره را به خواننده منتقل کنند. این نوع وحشت، عمیق تر و پایدارتر از صرفاً اتفاقات فیزیکی ترسناک است و به همین دلیل، تأثیرگذاری بیشتری بر خواننده دارد.

نبرد برای بقا و پیوند گذشته و حال

موضوع مقاومت و بقا نیز در این رمان به شکلی ملموس به تصویر کشیده می شود. وایلی و کودک، در برابر طوفان، انزوا و تهدیدات پنهان، برای بقای خود می جنگند. این نبرد نه تنها فیزیکی، بلکه ذهنی و روانی است. علاوه بر این، پیوند ناگسستنی گذشته و حال، از مضامین برجسته کتاب است. رخدادهای بیست سال پیش، همچون سایه ای بلند بر زمان حال سنگینی می کنند و خواننده در می یابد که چگونه اعمال گذشته، نه تنها سرنوشت افراد را شکل می دهند، بلکه می توانند در اتفاقات زمان حال نیز نمود پیدا کنند. این ارتباط، حس مرموز بودن و لایه های پنهان داستان را تقویت می کند.

جادوی قلم هدر گودنکاف: سبک نگارش و عناصر ادبی

هدر گودنکاف در «مهمان نیمه شب» از تکنیک های داستان سرایی بهره می برد که این رمان را به اثری برجسته در ژانر خود تبدیل کرده است. قلم او نه تنها داستان را پیش می برد، بلکه خواننده را به طور کامل در اتمسفر آن غرق می کند.

هنر روایت دوگانه و تعلیق سازی

یکی از برجسته ترین ویژگی های سبک گودنکاف در این کتاب، استفاده ی استادانه از «روایت دو زمانه» است. داستان به طور مداوم بین زمان حال (با محوریت وایلی لارک) و بیست سال پیش (زمانی که قتل های مرموز رخ داده اند) در حال حرکت است. این رفت و برگشت ها، نه تنها به تدریج جزئیات بیشتری از معمای اصلی را برای خواننده آشکار می کند، بلکه باعث افزایش تعلیق و کنجکاوی می شود. هر بخش، قطعه ای از پازل را ارائه می دهد و خواننده را مجبور می کند تا با هیجان، منتظر ارتباط این دو خط زمانی باشد. این تکنیک، ضرباهنگ داستان را حفظ می کند و نمی گذارد لحظه ای از هیجان آن کاسته شود.

خلق اتمسفر وهم انگیز

گودنکاف در توصیف محیط و خلق اتمسفر، تبحر ویژه ای دارد. خانه ی مزرعه ای دورافتاده، طوفان برفی سهمگین و سرمای کشنده، همگی به گونه ای توصیف می شوند که خواننده می تواند سرما را حس کند و انزوا را تجربه کند. توصیفات او از جزئیات محیطی، نه تنها صرفاً برای زیباسازی متن نیست، بلکه به القای حس ترس و دلهره کمک شایانی می کند. صدای باد که در شکاف های خانه می پیچد، سکوت مطلق و تاریکی ناشی از قطع برق، همگی به معماری اتمسفری مخوف کمک می کنند که خواننده را در خود می بلعد و حس می کند او نیز در آن محیط گرفتار شده است.

ضرباهنگ نفس گیر و پیچش های داستانی

ضرباهنگ داستان در «مهمان نیمه شب» تند و پرکشش است. گودنکاف اجازه نمی دهد که داستان برای لحظه ای از حرکت بازایستد و با رویدادهای پی در پی و غافلگیری های غیرمنتظره، خواننده را همواره در حالت آماده باش نگه می دارد. هر فصل، با یک نکته ی هیجان انگیز یا یک پیچش داستانی به پایان می رسد که مقاومت در برابر ورق زدن صفحات بعدی را تقریباً غیرممکن می کند. این پیچش ها، به خصوص در نیمه ی دوم کتاب، اوج می گیرند و خواننده را به طور کامل شوکه و غافلگیر می کنند و هر فرضیه ای که در ذهن بافته بود را، در هم می شکنند.

نگاهی به ترجمه روان علی قانع

ترجمه ی روان و دقیق علی قانع نیز نقش مهمی در انتقال این اتمسفر و ضرباهنگ نفس گیر به خواننده ی فارسی زبان ایفا کرده است. حفظ ظرافت های زبانی و توانایی در برگردان حس تعلیق و وحشت، از نقاط قوت این ترجمه است که به خواننده اجازه می دهد تا تجربه ای نزدیک به خواندن نسخه ی اصلی کتاب را داشته باشد. این هماهنگی بین قلم نویسنده و مترجم، از ارزش های خوانش فارسی این اثر به شمار می آید.

«مهمان نیمه شب، نه تنها قانع کننده است، بلکه اعتیادآور نیز هست. داستان با طرحی بی عیب و نقص پیش می رود و بسیار تکان دهنده است.»

پژواک تحسین: دیدگاه منتقدان و نویسندگان

«مهمان نیمه شب» پس از انتشار، با بازخوردهای مثبت گسترده ای از سوی منتقدان و نویسندگان مطرح روبرو شد. این تحسین ها، نشان دهنده ی قدرت گودنکاف در خلق یک تریلر روانشناختی بی نظیر است.

نیویورک تایمز این رمان را «کاملاً ملموس، جذاب و تقریباً دردناک… سفری مسحورکننده!» توصیف کرده است. این تعریف، به عمق احساسی و توانایی کتاب در درگیر کردن خواننده اشاره دارد. سامانتا داونینگ، نویسنده ی پرفروش، «مهمان نیمه شب» را «اعتیادآور» دانسته و بر «طرح بی عیب و نقص» و تکان دهنده بودن آن تأکید کرده است. این دیدگاه، به ساختار روایی محکم و قدرت داستان در شوکه کردن خواننده می پردازد.

هفته نامه ی ناشران به این نکته اشاره کرده که «این داستان پیچ درپیچ در نهایت به یک نتیجه رضایت بخش می رسد.» این نقد، نویدبخش یک پایان منطقی و در عین حال غافلگیرکننده است که پازل های داستان را به درستی سر جای خود قرار می دهد. کاترین مک کنزی، نویسنده ی پرفروش دیگر، با هیجان خاصی بیان کرده که این کتاب «موهای پشت گردنتان را بلند می کند و شما را مجبور می کند که صفحات آن را در شب ورق بزنید!» او تجربه ی خواندن این کتاب را به قرار گرفتن در دل طوفانی تشبیه کرده که «پنجره های خانه را به هم می کوبد، حال و گذشته به هم می آمیزند و شما آینده را نخواهید دید.»

«هدر گودنکاف با رمان مهمان نیمه شب یک بار دیگر نشان داد که استاد واقعی تعلیق است! این کتاب نفستان را در سینه حبس می کند.»

این نظرات، همگی بر یک نکته تأکید دارند: «مهمان نیمه شب» یک اثر پرکشش و نفس گیر است که با پیچیدگی های داستانی، شخصیت پردازی عمیق و اتمسفری منحصر به فرد، خواننده را تا پایان راه همراه خود می کند. تحسین هایی از این دست، به خوانندگان اطمینان می دهد که با اثری ارزشمند و ماندگار روبرو هستند.

«مهمان نیمه شب» برای چه کسانی است؟

اگر از آن دسته خوانندگانی هستید که به دنبال یک تجربه ی خواندنی فراموش نشدنی و پر از هیجان می گردید، «مهمان نیمه شب» می تواند انتخابی ایده آل باشد. این کتاب برای طیف وسیعی از علاقه مندان به ادبیات جذاب خواهد بود.

• علاقه مندان به رمان های تریلر روانشناختی: اگر از کتاب هایی لذت می برید که با ذهن و روان شخصیت ها بازی می کنند و ترس را از درون ایجاد می کنند، این رمان شما را مجذوب خواهد کرد.
• طرفداران ژانرهای معمایی و جنایی: کسانی که به حل معماها، کشف حقیقت پشت جنایات و دنبال کردن سرنخ ها علاقه دارند، از پیچیدگی های داستانی این کتاب نهایت لذت را خواهند برد.
• خوانندگانی که از اتمسفرهای تیره و منزوی لذت می برند: اگر به داستان هایی علاقه دارید که در محیط های دورافتاده، سرد و با حس انزوا روایت می شوند، خانه ی مزرعه ای و طوفان برفی «مهمان نیمه شب» برایتان بسیار جذاب خواهد بود.
• افرادی که به دنبال کتاب های مشابه «اتاق» (اما دون اهو) یا «جاهای تاریک» (گیلین فلین) هستند: با توجه به شباهت هایی در فضای داستانی، تعلیق و محوریت کشف رازها، اگر این آثار را دوست داشته اید، «مهمان نیمه شب» نیز می تواند تجربه ی مشابهی برایتان به ارمغان بیاورد.
• کسانی که به دنبال پایان های غافلگیرکننده هستند: این رمان پر از پیچش های داستانی است که خواننده را تا آخرین صفحات غافلگیر می کند و پیش بینی پایان آن بسیار دشوار است.
• خوانندگان آثار هدر گودنکاف: اگر پیش از این، از آثار دیگر این نویسنده لذت برده اید، «مهمان نیمه شب» نیز تجربه ای بی شک از قلم او را برایتان تکرار خواهد کرد.

آشنایی بیشتر با هدر گودنکاف: خالق جهان های تیره و جذاب

هدر گودنکاف، نویسنده ی پرفروش نیویورک تایمز و یو.اس.ای. تودی، نامی آشنا در میان علاقه مندان به رمان های تریلر و معمایی است. او که ششمین و آخرین فرزند خانواده اش است، در ایالت داکوتای جنوبی چشم به جهان گشود، اما بیشتر دوران کودکی و بزرگسالی خود را در آیووا گذرانده است. همین زندگی در محیط های آرام و روستایی آیووا، اغلب الهام بخش اتمسفرهای تیره و مرموز در آثار اوست، همانند خانه ی مزرعه ای منزوی در «مهمان نیمه شب».

پیش از آنکه گودنکاف به یک نویسنده ی تمام وقت تبدیل شود، سال ها به عنوان معلم به فعالیت مشغول بود. این تجربه ی تدریس، به او در درک عمیق تر روان انسان و نحوه ی تعاملات شخصیت ها کمک کرده است که در پرداخت شخصیت های پیچیده ی داستان هایش بازتاب می یابد. توانایی او در خلق شخصیت های ملموس و قابل درک، حتی در مواجهه با وحشتناک ترین سناریوها، از ویژگی های برجسته ی آثار اوست.

علاوه بر «مهمان نیمه شب»، هدر گودنکاف آثار دیگری نیز در کارنامه ی درخشان خود دارد که هر کدام با استقبال خوبی مواجه شده اند. از جمله معروف ترین آن ها می توان به «تکه های گمشده» (The Weight of Silence) و These Things Hidden اشاره کرد. هر کدام از این کتاب ها نیز به نوبه خود، به کاوش در رازهای پنهان، جنایات گذشته و پیامدهای روانشناختی آن ها می پردازند و مهر خاص هدر گودنکاف در آن ها هویداست. قلم او، خواننده را به سفرهایی عمیق در دل تاریکی و حقیقت دعوت می کند که تا مدت ها در ذهن باقی می مانند.

نتیجه گیری: دعوتی به سفری هیجان انگیز

در نهایت، «مهمان نیمه شب» اثر هدر گودنکاف، بیش از یک رمان ساده است؛ آن یک تجربه نفس گیر از تعلیق، معما و کاوش در اعماق تاریک روان انسان است. نویسنده با هنرمندی تمام، دو خط داستانی درهم تنیده از گذشته و حال را به هم می بافد و خواننده را در معمایی غرق می کند که هر صفحه آن، لایه ای جدید از حقیقت را آشکار می سازد.

این کتاب با اتمسفر وهم انگیز خود، شخصیت های پرداخته شده و پیچش های داستانی غیرمنتظره، شما را تا آخرین سطر به خود میخ کوب خواهد کرد. اگر به دنبال رمانی هستید که مرزهای ژانر تریلر روانشناختی را جابجا کند و شما را وادار به فکر کردن کند، «مهمان نیمه شب» انتخابی بی نظیر است. اجازه دهید این کتاب، شما را به دل طوفانی از رازها و هیجان ببرد و تجربه ای متفاوت از خواندن را برایتان رقم بزند. پس اگر آماده ی یک سفر هیجان انگیز به دل ناشناخته ها هستید، وقت آن است که «مهمان نیمه شب» را به لیست خواندنی های خود اضافه کنید.

کاوش در جهان های مشابه: سایر آثار مرتبط

اگر از خواندن «مهمان نیمه شب» لذت برده اید و به دنبال آثار مشابهی در همین ژانر یا از همین نویسنده هستید، لیست زیر می تواند راهنمای خوبی برای کشف کتاب های جدید باشد.

دیگر آثار هدر گودنکاف

هدر گودنکاف، نویسنده ای است که در خلق رمان های جنایی و معمایی پرتعلیق، مهارت خاصی دارد. از جمله دیگر آثار برجسته او می توان به موارد زیر اشاره کرد:

• تکه های گمشده (The Weight of Silence): این رمان نیز به بررسی رازهای پنهان خانوادگی و پیامدهای خشونت در یک شهر کوچک می پردازد. داستانی که با قدرت و حساسیت به مضامین دردناک می پردازد.
• همه چیز پنهان است (These Things Hidden): کتابی دیگر با محوریت گذشته ای تاریک و رازهایی که به تدریج آشکار می شوند و زندگی شخصیت ها را تحت تأثیر قرار می دهند.
• شهر در سایه ها (Before I Go to Sleep): اگرچه این اثر از هدر گودنکاف نیست، اما در لیست کتاب های مشابه او پیشنهاد می شود، اثری که با محوریت فراموشی و کشف حقیقت های تکان دهنده، خواننده را مجذوب می کند.

رمان هایی با طعم «مهمان نیمه شب»

اگر به فضای معمایی، تریلر روانشناختی و داستان هایی با پیچش های غیرمنتظره و اتمسفر تیره علاقه دارید، این کتاب ها نیز می توانند برایتان جذاب باشند:

• اتاق (اِما دون اهو): داستانی با محوریت حبس شدن در یک فضای محدود و تلاش برای بقا و کشف آزادی. این کتاب نیز به عمق روانشناختی و ارتباطات انسانی می پردازد.
• جاهای تاریک (گیلین فلین): رمانی پر از رمز و راز و خشونت پنهان که به گذشته ی یک جنایت خانوادگی و تلاش برای کشف حقیقت آن می پردازد.
• دختری در قطار (پائولا هاوکینز): تریلری روانشناختی که از دیدگاه یک راوی غیرقابل اعتماد روایت می شود و به مرور زمان، ابعاد تکان دهنده ای از یک گم شدگی را فاش می کند.
• درون آب (پائولا هاوکینز): اثری دیگر از نویسنده «دختری در قطار» که با اتمسفری مرموز و داستانی پر از رازهای خانوادگی، خواننده را به عمق یک رودخانه اسرارآمیز می کشاند.
• همسر خاموش (ا. س. ا. هریسون): این کتاب نیز به بازی های ذهنی و روابط پیچیده ی انسانی می پردازد و پایانی غیرمنتظره دارد.

عنوان کتاب	نویسنده	ژانر اصلی	شباهت به «مهمان نیمه شب»
تکه های گمشده	هدر گودنکاف	جنایی، درام	قلم نویسنده، رازهای خانوادگی
اتاق	اِما دون اهو	درام، روانشناختی	محیط محصور، پویایی شخصیت ها
جاهای تاریک	گیلین فلین	تریلر، جنایی	گذشته ی خشونت بار، جستجوی حقیقت
دختری در قطار	پائولا هاوکینز	تریلر روانشناختی	روایت پرتعلیق، پیچش های داستانی