حکم اعلامی صادر شد یعنی چه؟ | هر آنچه باید بدانید

حکم اعلامی صادر شد یعنی چه
حکم اعلامی به معنای آن است که دادگاه پس از بررسی و رسیدگی به یک اختلاف، وجود یا عدم وجود یک وضعیت حقوقی را که پیش از این نیز وجود داشته، به صورت رسمی تأیید یا احراز کرده است. این حکم چیزی جدیدی را ایجاد نمی کند، بلکه تنها وضعیت موجود را کشف و اعلام می کند.
در جهان پر فراز و نشیب حقوق، جایی که سرنوشت افراد و روابط اجتماعی در گرو تصمیمات دادگاه هاست، درک صحیح از مفاهیم و اصطلاحات حقوقی، همچون چراغ راهی برای عموم مردم عمل می کند. یکی از این مفاهیم بنیادین که اغلب ابهاماتی را برای غیرحقوقدانان به همراه دارد، تقسیم بندی احکام دادگاه به اعلامی و تاسیسی است. این تقسیم بندی، نه تنها جنبه ای نظری و آکادمیک ندارد، بلکه در عمل، پیامدهای حقوقی متفاوتی برای طرفین دعوا به ارمغان می آورد و درک آن می تواند مسیر پیش روی یک پرونده و آثار ناشی از آن را روشن سازد. وقتی گفته می شود حکم اعلامی صادر شد، این جمله به چه معناست و چه تفاوتی با سایر انواع احکام دارد؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ها و گشودن گره از این مفهوم حقوقی، باید گام به گام در مسیر شناخت انواع احکام دادگاه قدم برداشت.
احکام دادگاه؛ انواع و ضرورت تقسیم بندی
در نظام حقوقی، حکم به معنای رأی نهایی است که از سوی دادگاه در خصوص ماهیت دعوا صادر می شود و تکلیف حقوقی طرفین را مشخص می کند. این رأی، پس از طی مراحل قانونی دادرسی و بررسی ادله و مستندات، صادر می شود و قدرت اجرایی دارد. اما آیا تمام احکامی که از دادگاه صادر می شوند، ماهیتی یکسان دارند؟ پاسخ این پرسش منفی است. احکام دادگاه ها، بر اساس ماهیت و اثری که بر روابط حقوقی اشخاص می گذارند، به دسته بندی های مختلفی تقسیم می شوند که از مهمترین و کاربردی ترین آن ها، تقسیم بندی به حکم اعلامی و حکم تاسیسی است.
تفاوت ماهیتی میان احکام از جنبه های گوناگونی اهمیت دارد. تصور کنید فردی برای اثبات مالکیت خود بر یک قطعه زمین به دادگاه مراجعه می کند، در حالی که دیگری به دنبال طلاق از همسرش است. هر دو نفر از دادگاه حکم می خواهند، اما نتیجه ای که هر یک از این احکام به دنبال خواهد داشت، از اساس با دیگری متفاوت است. برای خواهان مالکیت، حکم دادگاه صرفاً مالکیت او را که از قبل وجود داشته، تأیید می کند؛ اما برای زوجین متقاضی طلاق، حکم دادگاه، وضعیت حقوقی جدیدی را رقم می زند که پیش از آن موجود نبوده است. همین مثال ساده، ضرورت تفکیک احکام را نمایان می سازد. این تفکیک، نه تنها به روشن شدن وضعیت حقوقی طرفین کمک می کند، بلکه زمان ایجاد اثر حکم و قابلیت استناد به آن در گذشته و آینده را نیز تعیین می نماید. در واقع، این تقسیم بندی به ما کمک می کند تا بفهمیم آیا دادگاه صرفاً واقعیت موجودی را تأیید کرده یا وضعیت حقوقی کاملاً جدیدی را خلق نموده است.
حکم اعلامی چیست؟ (همراه با عبارت حکم اعلامی صادر شد یعنی چه)
حکم اعلامی، به آن دسته از احکام دادگاه اطلاق می شود که تنها وجود یک وضعیت حقوقی، یک حق یا یک رابطه حقوقی را که از پیش موجود بوده است، به صورت رسمی کشف، تأیید یا احراز می کند. در واقع، دادگاه در این نوع احکام، هیچ وضعیت حقوقی جدیدی را ایجاد، تغییر یا زائل نمی کند، بلکه صرفاً به وضعیت موجود رسمیت می بخشد و آن را از حالت ابهام و اختلاف خارج می سازد. وقتی عبارت حکم اعلامی صادر شد به گوش می رسد، معنایش این است که دادگاه، پس از بررسی و قضاوت، تأیید کرده است که یک حق یا وضعیت حقوقی خاص، از قبل وجود داشته است. این حکم، گویی پرده از واقعیتی برمی دارد که پیشتر به دلیل اختلاف یا عدم اثبات، در هاله ای از ابهام قرار گرفته بود.
ماهیت کشفی بودن حکم اعلامی، از مهمترین ویژگی های آن به شمار می رود. دادگاه در مقام صدور این حکم، مانند یک کاشف عمل می کند، نه یک خالق. این بدان معناست که نهاد قضا، چیزی را از ابتدا بنیان نمی گذارد، بلکه آنچه را که در عالم واقع و بر اساس مستندات حقوقی از قبل وجود داشته است، به رسمیت می شناسد. این کشف و رسمیت بخشی، به طرفین دعوا و سایر اشخاص ذی نفع، اطمینان حقوقی می بخشد و مانع از ادامه منازعات می شود.
مثال های کاربردی برای حکم اعلامی:
برای درک بهتر مفهوم حکم اعلامی، مرور چند مصداق کلیدی، راهگشاست:
* حکم به پرداخت بدهی: تصور کنید شخصی به دیگری پولی قرض داده و حال، فرد بدهکار از بازپرداخت امتناع می کند. طلبکار به دادگاه مراجعه کرده و تقاضای صدور حکم می کند. دادگاه پس از بررسی اسناد و مدارک، اگر به این نتیجه برسد که بدهی واقعاً وجود دارد، حکم به محکومیت بدهکار و پرداخت مبلغ صادر می کند. در اینجا، بدهی از قبل و با عقد قرض یا هر مبنای دیگری وجود داشته است و دادگاه تنها این وضعیت را اعلام می کند، نه اینکه بدهی جدیدی را خلق کند.
* حکم به اثبات مالکیت: فردی ادعا می کند مالک یک قطعه زمین است، اما سند رسمی ندارد یا سند او مورد انکار قرار گرفته است. او به دادگاه می رود تا مالکیت خود را اثبات کند. دادگاه با بررسی شواهد، اگر به این نتیجه برسد که مالکیت از پیش وجود داشته، حکم به اثبات مالکیت صادر می کند. این حکم، وضعیت مالکیت را ایجاد نمی کند، بلکه آن را که قبلاً موجود بوده، تأیید و اعلام می نماید.
* حکم به رفع تصرف عدوانی: اگر کسی بدون اجازه، ملک دیگری را به تصرف خود درآورد، مالک می تواند به دادگاه مراجعه کرده و تقاضای رفع تصرف عدوانی کند. در این حالت، دادگاه با صدور حکم رفع تصرف، وجود تصرف غیرقانونی را اعلام می کند و متصرف را ملزم به تخلیه ملک می نماید. تصرف عدوانی قبل از صدور حکم رخ داده و دادگاه تنها وضعیت غیرقانونی آن را اعلام می کند.
* حکم به اثبات نسب: در مواردی که رابطه خویشاوندی (نسب) میان دو نفر مورد انکار یا اختلاف باشد، می توان از دادگاه تقاضای اثبات نسب کرد. دادگاه پس از تحقیقات و بررسی های لازم، حکم به اثبات نسب صادر می کند. این حکم، رابطه خویشاوندی را ایجاد نمی کند، بلکه تنها وجود آن را که در عالم واقع برقرار بوده است، از لحاظ حقوقی تأیید و اعلام می نماید.
* حکم به صحت یا بطلان یک سند/معامله: گاهی اوقات اعتبار یک سند یا صحت یک معامله مورد اختلاف قرار می گیرد. به عنوان مثال، یکی از طرفین ادعا می کند که قراردادی باطل است. دادگاه با رسیدگی به موضوع، حکم به بطلان یا صحت آن معامله/سند صادر می کند. در اینجا نیز، بطلان یا صحت از همان زمان وقوع معامله وجود داشته و دادگاه تنها این وضعیت را کشف و اعلام می کند.
حکم اعلامی، آینه ای شفاف است که واقعیت پنهان یا مورد اختلاف را به روشنی منعکس می کند؛ گویی پرده ای از ابهام کنار رفته و حقانیت موجود، آشکار شده است.
ویژگی ها و آثار حکم اعلامی
حکم اعلامی، به واسطه ماهیت کشفی خود، ویژگی ها و آثار حقوقی منحصر به فردی دارد که آن را از سایر انواع احکام متمایز می سازد. درک این ویژگی ها برای هر کسی که با یک پرونده حقوقی سروکار دارد، حیاتی است.
عدم ایجاد وضعیت حقوقی جدید
مهمترین ویژگی حکم اعلامی، همانطور که پیشتر اشاره شد، عدم ایجاد وضعیت حقوقی جدید است. این حکم، به هیچ وجه، رابطه حقوقی تازه ای را بنیان نمی نهد یا وضعیت حقوقی موجود را دگرگون نمی سازد. بلکه تمام هم و غم دادگاه در صدور چنین حکمی، صرفاً آشکار کردن و تأیید وضعیتی است که پیش از صدور حکم نیز در عالم واقع و بر اساس قانون وجود داشته است. برای مثال، وقتی دادگاه حکم به پرداخت مبلغی بدهی صادر می کند، این حکم بدهی را از آن لحظه ایجاد نمی کند؛ بلکه تنها تأیید می کند که بدهی از زمان مشخصی (مثلاً زمان عقد قرض) وجود داشته است. این تأیید رسمی، به طلبکار قدرت می دهد تا طلب خود را به صورت قانونی پیگیری کند.
اثر قهقرایی (اثر از زمان وقوع حق/رویداد نه از زمان صدور حکم)
یکی از بارزترین و اساسی ترین آثار حکم اعلامی، اثر قهقرایی یا اثر از گذشته آن است. این بدان معناست که آثار حقوقی حکم اعلامی، نه از زمان صدور آن، بلکه از زمانی که حق یا واقعه حقوقی مورد نظر در گذشته اتفاق افتاده، آغاز می شود. به عبارت دیگر، حکم اعلامی به گذشته برمی گردد و وضعیت حقوقی را از همان زمان وقوع مبنای حق (مثلاً زمان خرید ملک یا زمان عقد) رسمی می کند.
تصور کنید فردی در سال ۱۳۹۰ ملکی را از دیگری خریده، اما به دلایلی سند رسمی به نام او منتقل نشده و حال در سال ۱۴۰۲ برای اثبات مالکیت به دادگاه مراجعه کرده است. اگر دادگاه حکم به اثبات مالکیت او صادر کند، این مالکیت از سال ۱۴۰۲ ایجاد نشده است؛ بلکه دادگاه اعلام می کند که او از سال ۱۳۹۰ مالک ملک بوده است. این اثر قهقرایی، به این معناست که تمام تصرفات و اقدامات حقوقی که فرد در طول این مدت به عنوان مالک انجام داده، معتبر و قانونی تلقی می شود. این ویژگی، به ثبات و پایداری روابط حقوقی کمک شایانی می کند، زیرا حقوق افراد را به گذشته و مبنای اصلی آن پیوند می زند.
قابلیت استناد به ماقبل صدور حکم
نتیجه طبیعی اثر قهقرایی، قابلیت استناد حکم اعلامی به ماقبل صدور آن است. این ویژگی به این معناست که طرفین دعوا و حتی اشخاص ثالث، می توانند به استناد حکم اعلامی، آثار حقوقی و واقعیت های تأیید شده در حکم را به گذشته، یعنی به زمان قبل از صدور حکم، تسری دهند و از آن ها بهره مند شوند. برای مثال، اگر حکم به صحت یک معامله صادر شود، تمامی سود و زیان یا منافعی که از آن معامله حاصل شده، از زمان انعقاد معامله به طرفین مربوط خواهد شد، نه از زمان صدور حکم. این موضوع به خصوص در پرونده هایی که شامل خسارات و منافع گذشته هستند، اهمیت فراوانی پیدا می کند، زیرا مبنای محاسبه خسارات نیز از زمان وقوع واقعه حقوقی خواهد بود.
حکم تاسیسی چیست؟ (مقایسه با حکم اعلامی)
در مقابل حکم اعلامی که تنها به کشف و تأیید یک وضعیت حقوقی موجود می پردازد، حکم تاسیسی ماهیتی کاملاً متفاوت دارد. حکم تاسیسی، حکمی است که یک وضعیت حقوقی کاملاً جدید را ایجاد، تغییر یا زائل می کند. به عبارت دیگر، قبل از صدور این نوع حکم، وضعیت حقوقی مورد نظر وجود خارجی نداشته و یا به شکل دیگری بوده است که با صدور حکم، دستخوش تحول بنیادین می شود. این نوع احکام، ماهیت انشایی یا ایجادکننده دارند، زیرا دادگاه در اینجا نقش خالق یک وضعیت جدید را ایفا می کند.
ماهیت انشایی (ایجادکننده) بودن حکم تاسیسی
ماهیت انشایی حکم تاسیسی بدان معناست که دادگاه با صدور این حکم، اراده خود را بر ایجاد، تغییر یا از بین بردن یک وضعیت حقوقی اعمال می کند. این وضعیت حقوقی، پیش از حکم، یا وجود نداشته، یا به شکلی دیگر بوده است. حکم تاسیسی، مانند یک معمار عمل می کند که ساختاری جدید را طراحی و بنا می نهد. اثر این حکم، عموماً از زمان صدور آن آغاز می شود و به گذشته سرایت نمی کند (برخلاف حکم اعلامی). این تفاوت بنیادین در ماهیت و زمان ایجاد اثر، مهمترین وجه تمایز میان این دو نوع حکم است.
مثال های کاربردی برای حکم تاسیسی:
برای شفافیت بیشتر، به چند نمونه از احکام تاسیسی می پردازیم:
* حکم طلاق: یکی از بارزترین مصادیق حکم تاسیسی، حکم طلاق است. قبل از صدور حکم طلاق توسط دادگاه، رابطه زوجیت بین زن و شوهر برقرار است. با صدور و قطعیت یافتن حکم طلاق، این رابطه حقوقی زائل می شود و وضعیت حقوقی جدیدی (طلاق) ایجاد می گردد. طلاق از زمان صدور حکم دادگاه و اجرای صیغه آن، آثار خود را نشان می دهد، نه از زمان اختلاف زوجین.
* حکم ورشکستگی: زمانی که یک تاجر به دلیل عدم توانایی در پرداخت دیون، درخواست ورشکستگی می دهد یا طلبکاران او این درخواست را مطرح می کنند، دادگاه با بررسی شرایط، حکم ورشکستگی صادر می کند. قبل از صدور این حکم، تاجر صرفاً بدهکار بوده، اما با صدور حکم ورشکستگی، وضعیت حقوقی جدیدی برای او (تاجر ورشکسته) ایجاد می شود که آثار و محدودیت های حقوقی خاصی را به دنبال دارد. این وضعیت از تاریخ صدور حکم آغاز می شود.
* حکم حجر: در مواردی که فردی به دلیل جنون یا سفه، توانایی اداره امور مالی خود را از دست می دهد، ممکن است دادگاه حکم حجر او را صادر کند. با صدور حکم حجر، وضعیت حقوقی جدیدی برای فرد ایجاد می شود که او را از تصرف در اموال و انجام معاملات محروم می کند. این محجوریت از زمان صدور حکم آغاز می گردد.
* حکم انحلال شرکت: اگر شرکتی به دلیل عدم رعایت مقررات قانونی یا ورشکستگی یا سایر دلایل مندرج در اساسنامه، به دادگاه درخواست انحلال خود را بدهد، دادگاه با صدور حکم انحلال، وضعیت حقوقی شرکت را تغییر می دهد و آن را از موجودیت حقوقی فعال به موجودیت در حال تصفیه تبدیل می کند. این انحلال از تاریخ حکم دادگاه آثار حقوقی خود را نشان می دهد.
* حکم افراز: افراز، به معنای تقسیم مال مشاع میان شرکا است. هنگامی که چندین نفر در یک ملک شریک هستند و نمی توانند بر تقسیم آن توافق کنند، از دادگاه تقاضای افراز می کنند. حکم افراز، مالکیت مشاعی را زائل و مالکیت های مستقل و جداگانه ای را برای هر شریک بر قسمتی از ملک ایجاد می کند. این مالکیت های جدید، با صدور حکم افراز، تأسیس می شوند.
تفاوت های کلیدی حکم اعلامی و تاسیسی
برای تثبیت درک مفاهیم حکم اعلامی و تاسیسی، لازم است تفاوت های کلیدی آن ها را به صورت نظام مند و در قالب مقایسه ای دقیق بررسی کنیم. این تفاوت ها، نه تنها در حوزه تئوری حقوق، بلکه در کاربرد عملی و پیامدهای حقوقی برای اشخاص، از اهمیت بالایی برخوردارند.
ویژگی | حکم اعلامی | حکم تاسیسی |
---|---|---|
ماهیت اثر | کشف کننده و تأییدکننده وضعیت موجود | ایجادکننده، تغییردهنده یا زائل کننده وضعیت جدید |
زمان شروع اثر | از زمان وقوع حق/واقعه (اثر قهقرایی) | عموماً از زمان صدور حکم (اثر ناظر به آینده) |
هدف دادگاه | برداشتن ابهام از یک وضعیت حقوقی از پیش موجود | خلق یا تغییر یک وضعیت حقوقی جدید |
وابستگی به اراده دادگاه | صرفاً اعلام و رسمیت بخشی به واقعیت موجود | اراده دادگاه در ایجاد/تغییر وضعیت نقش اصلی را دارد |
مثال های کلیدی | اثبات مالکیت، پرداخت بدهی، اثبات نسب، صحت/بطلان سند | طلاق، ورشکستگی، حجر، افراز، انحلال شرکت |
این تفاوت ها، فراتر از تعاریف صرف، به زندگی افراد و روابط آن ها به شکلی ملموس تأثیر می گذارد. درک این تمایزات، به طرفین دعوا کمک می کند تا انتظارات واقع بینانه ای از فرآیند دادرسی و نتایج حاصل از آن داشته باشند و بتوانند پیامدهای حقوقی رأی دادگاه را به درستی ارزیابی کنند. برای مثال، اگر شخصی برای اثبات مالکیت خود به دادگاه مراجعه می کند، باید بداند که حکم نهایی، مالکیت او را از زمان خرید ملک تأیید می کند و نه از زمان صدور حکم. این در حالی است که زوجین متقاضی طلاق باید آگاه باشند که تا قبل از قطعیت حکم دادگاه، همچنان زوجیت برقرار است و آثار قانونی آن ادامه دارد.
در دنیای پر پیچ و خم حقوق، تمایز میان حکم اعلامی و تاسیسی، همچون چراغی عمل می کند که مسیر حرکت یک حق یا وضعیت حقوقی را روشن می سازد؛ آیا این حکم تنها پرده ای را برداشته یا بنایی نو را پی ریزی کرده است؟
در نوع ایجاد وضعیت حقوقی (کشف vs. ایجاد)
تفاوت اساسی در اینجاست که حکم اعلامی، وضعیتی را کشف می کند که پیشتر در عالم واقع وجود داشته، اما به دلیل اختلاف یا عدم اثبات، رسمی نشده بود. این کشف، صرفاً یک تصدیق و تأیید است. اما حکم تاسیسی، وضعیتی را ایجاد می کند که قبل از آن وجود نداشته است. دادگاه با صدور حکم تاسیسی، به معنای واقعی کلمه، یک وضعیت حقوقی جدید را تأسیس یا وضعیت قبلی را زائل می کند. این تفاوت در ماهیت عمل دادگاه، نقطه عطفی در تفکیک این دو نوع حکم است.
در زمان شروع اثر (قهقرایی vs. از زمان صدور حکم)
این مورد، شاید ملموس ترین تفاوت باشد. آثار حکم اعلامی، به گذشته برمی گردد و از زمان وقوع حق یا واقعه حقوقی مبدأ، اعمال می شود. این همان اثر قهقرایی است که پیشتر به آن اشاره شد. اما احکام تاسیسی، عمدتاً دارای اثر ناظر به آینده هستند؛ یعنی آثار حقوقی آن ها از زمان صدور حکم و یا قطعیت یافتن آن، آغاز می شود. درک این تفاوت زمانی، در بسیاری از پرونده های مالی و مربوط به خسارات، اهمیت فوق العاده ای دارد.
در ماهیت (اثباتی/کاشف vs. انشایی/مبدع)
حکم اعلامی را می توان حکمی اثباتی یا کاشف دانست، زیرا به اثبات و کشف آنچه موجود است، می پردازد. در مقابل، حکم تاسیسی را باید حکمی انشایی یا مبدع نامید، چرا که وضعیت حقوقی جدیدی را انشاء می کند یا وضعیت قبلی را مبدعانه تغییر می دهد. این تفاوت در ماهیت عملکرد قضایی، تأثیر مستقیمی بر نحوه استدلال حقوقی و تفسیر قوانین در دادگاه ها دارد.
در مصادیق
مصادیقی که برای هر یک از این دو نوع حکم ذکر شد، به وضوح نشان دهنده تفاوت های عملی آن ها است. دعوای اثبات مالکیت یا اثبات نسب، همواره به دنبال تأیید یک واقعیت از پیش موجود است، در حالی که دعوای طلاق یا ورشکستگی، هدفی جز ایجاد وضعیتی کاملاً جدید یا زائل کردن وضعیتی که پیشتر برقرار بوده، ندارد. شناخت این مصادیق، به عموم مردم کمک می کند تا در مواجهه با پرونده های حقوقی خود، نوع حکمی را که انتظار دارند، بهتر درک کنند.
جمع بندی و نتیجه گیری
در فضای پیچیده و در عین حال حیاتی نظام حقوقی، شناخت تفاوت های بنیادی میان انواع احکام دادگاه، گامی اساسی در جهت فهم دقیق و عمیق فرآیند دادرسی و پیامدهای آن محسوب می شود. از میان تقسیم بندی های گوناگون احکام، تمایز میان حکم اعلامی و حکم تاسیسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است که در طول این مقاله به آن پرداخته شد.
وقتی گفته می شود حکم اعلامی صادر شد، این جمله به معنای آن است که دادگاه، صرفاً وجود یک وضعیت حقوقی از پیش موجود را تأیید و رسمی کرده است. ماهیت کشفی این حکم، به آن اثر قهقرایی می بخشد، بدین معنا که آثار حقوقی آن از زمان وقوع حق یا واقعه مبدأ آغاز می شود، نه از زمان صدور حکم. این حکم، چیزی جدید را خلق نمی کند، بلکه پرده از واقعیتی برمی دارد که پیشتر در هاله ای از ابهام یا اختلاف قرار داشت. مثال هایی چون اثبات مالکیت، اثبات نسب یا حکم به پرداخت بدهی، به خوبی این مفهوم را روشن می سازند.
در نقطه مقابل، حکم تاسیسی قرار دارد که ماهیتی کاملاً انشایی دارد. این حکم، یک وضعیت حقوقی جدید را ایجاد، تغییر یا زائل می کند و اثر آن معمولاً از زمان صدور حکم یا قطعیت یافتن آن آغاز می شود و به گذشته سرایت نمی کند. حکم طلاق، ورشکستگی، حجر و افراز، نمونه های بارز احکام تاسیسی هستند که با صدور خود، روابط حقوقی را متحول می سازند.
درک این تقسیم بندی نه تنها برای متخصصان حقوقی، بلکه برای عموم مردم که ممکن است درگیر پرونده های قضایی شوند، حیاتی است. این دانش به افراد کمک می کند تا انتظارات واقع بینانه ای از دادگاه داشته باشند، پیامدهای حکم را به درستی ارزیابی کنند و بدانند که آیا دادگاه تنها واقعیت موجود را تأیید کرده است یا بنایی جدید در دنیای حقوقی آن ها نهاده است. به این ترتیب، مسیر دادرسی برای همگان روشن تر و قابل فهم تر خواهد شد و حس همراهی و شناخت در فرآیندهای قضایی تقویت می گردد.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "حکم اعلامی صادر شد یعنی چه؟ | هر آنچه باید بدانید" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "حکم اعلامی صادر شد یعنی چه؟ | هر آنچه باید بدانید"، کلیک کنید.