مصاحبه به شرط زبان فارسی!
«مصاحبه می کنم البته به شرطی که فقط از زبان فارسی بگوییم و درباره خودم هیچ سوالی مطرح نشود. درباره خودم به اندازه کافی گفته ام، حتی زندگی نامه خودنوشت دارم که چندین چاپ خورده است، اگر درباره خودم بگویم مبتذل است. درباره چیزی زیاد بگویید مبتذل می شود.»

«مصاحبه به شرط زبان فارسی» خواسته حسن انوری، استاد بازنشسته زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ نویس است که امسال نودمین برگ از زندگی خود را ورق می زند؛ ما که به مناسبت 90 سالگی اش از مدتی قبل می خواهیم گپ وگفتی با او داشته باشیم با پذیرش این شرط به خانه اش می رویم تا در حیاط خانه اش و در هوای باز گپ و گفتی درباره زبان فارسی و ویژگی های آن، تهدیدات زبان فارسی و کتاب های درسی زبان فارسی داشته باشیم و زمانی که از او می خواهیم درباره خود بگوید، شرط را یادآوری می کند و می گوید: «گفته بودم این کار مبتذل است! اگر درباره من می خواهید بدانید از این ور و آن ور مطالب را جمع آوری کنید.»
مشروح گفت وگوی پارازیت با حسن انوری – عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی – درباره زبان فارسی در پی می آید:
زبان فارسی عامل هویت ایرانی
شما یکی از ترک زبان هایی هستید که به زبان فارسی پرداخته اید و بیش از 70 سال از عمرتان را در این راه گذاشته اید. زبان فارسی چه جذابیتی برای شما داشته که تصمیم گرفتید عمر خود را به خدمتگزاری این زبان مشغول باشید؟
زبان فارسی برای ما ایرانیان اهمیت فوق العاده دارد و اهمیتش از این جهت است که ما ایرانی ها هویت خود را تا حدود زیادی از زبان فارسی گرفته ایم.
نخستین مسیله درباره زبان فارسی در ایران این است که رابط بین اقوام مختلف ایرانی است؛ ایران کشوری است با قومیت های مختلف و هر قومیتی هم زبان خاصی برای خود دارد؛ ترک ها به زبان ترکی در آذربایجان و کردها به زبان کردی در کردستان، لرها به زبان لری در لرستان، بلوچ ها به زبان بلوچی در بلوچستان و گیلک ها به زبان گلیکی در گیلان صحبت می کنند و اگر بخواهند با هم ارتباط پیدا کنند، زبان فارسی است که رابط بین این اقوام مختلف می شود. یک لحظه فکر کنید اگر زبان فارسی نبود، هویت ایرانی چه شکلی پیدا می کرد. در واقع ملت ایران هویت خود را از زبان فارسی می گیرد و اگر زبان فارسی نبود، ایران شاید تکه تکه می شد؛ بنابراین زبان فارسی از این جهت مهم ترین عنصر فرهنگی ایران است.
علاوه بر این زبان فارسی مزیت های دیگری دارد که شاید بعضی از زبان ها و یا بسیاری از زبان ها این مزیت ها را ندارند.
زبان فارسی کنارگذاشتنی نیست
دومین نکته که باید درباره زبان فارسی بگویم این است که زبان فارسی، زبان رسمی و ملی ایران و زبان رسمی و ملی دو کشور دیگر یعنی افغانستان و تاجیکستان است. اگرچه در این اواخر طالبان زبان فارسی را کنار گذاشته اند ولی زبان فارسی کنارگذاشتنی نیست. طالبان عبث می کوشند و هرگز نمی توانند زبان پشتو را جانشین زبان فارسی کنند.
سومین نکته این است که زبان فارسی، زبانی است که در آن شاهکارهای جهانی به وجود آمده است. شما چند زبان را می شناسید که در آن اثری مانند «شاهنامه» به وجود آمده باشد؟ اگر خیلی مته به خشخاش بگذارید فقط «ایلیاد» هومر را می توانید نام ببرید، بقیه حماسه های تاریخی که تعدادشان هم زیاد نیست، همه پایین تر از شاهنامه هستند چه از نظر اثری که بر ملت شان گذاشته اند و چه از نظر اثری که بر ادبیات جهان داشته اند. «شاهنامه» یک شاهکار بی مانند در زبان فارسی است که نظیر ندارد.
البته در کنار «شاهنامه» آثار دیگری نیز داریم که آن ها هم در حد خود یگانه هستند. شما آیا زبانی را می شناسید که اثری مانند دیوان حافظ یا کلیات مولانا یا کلیات سعدی در آن به وجود آمده باشد؟ این ها بعد از شاهنامه مهم ترین عناصر فرهنگی ما و یکی دیگر از امتیازات زبان فارسی هستند.
از دو جهت دیگر هم می توانیم به زبان فارسی نگاه کنیم؛ یکی از جهت خود زبان و دیگری هم از جهت آثاری که در دنیا داشته اند؛ از جهت خود زبان باید بگویم زبان فارسی جزء زبان های پیوندی و ترکیبی است یعنی می توانید در زبان فارسی دو کلمه را کنار هم بگذارید و یک کلمه جدید به وجود آورید؛ مثلا «پاکـ را در کنار «دل» بگذارید می شود «پاکدل» که اصلا معنای دیگری دارد که نه به دل مربوط است و نه به پاک. پس یکی از خصوصیات زبان فارسی این است که زبانی ترکیبی است نه مثل زبان عربی، زبانی اشتقاقی.
توده عظیم و ناشناخته از واژه های فارسی
یکی دیگر از خصوصیات زبان فارسی این است که در طول نزدیک به 1200 یا 1300 سال آثار مکتوب فراوان در آن به وجود آمده است؛ تعداد کتاب هایی که به صورت خطی در کتابخانه های دنیا، نه ایران بلکه در ترکیه و هندوستان و حتی امریکا وجود دارد، نسبت به کتاب های چاپ شده زیاد است. از فردی که در این حوزه کار می کرد درباره کتاب های چاپ شده و چاپ نشده پرسیدم که می گفت تعداد کتاب های چاپ شده یک در میلیون است یعنی کتاب هایی که چاپ شده یک و تعداد کتاب هایی که چاپ نشده، میلیون است. ببینید چقدر آثار در کتابخانه های د