قضاوت ممنوع؛ شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی!

قضاوت ممنوع؛ شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی!

عاشورا کتاب درسی است که تکراری نمی‌شود. نه برای گوینده نه برای شنونده و چه خوش سعادتیم ما که هر شب درس‌های کربلا و عاشورا را در آیینه یکی از یاران و اهل بیت امام حسین (ع) با روایتی نو مرور می‌کنیم و معلم امشب‌مان، «حربن یزید ریاحی» است.

به گزارش پارازیت؛ به نقل از فارس، تا صبح عاشورا هیچ کس گناه کارتر از «حربن یزید ریاحی» نبود. تا صبح عاشورا هنوز حسین (ع) و اهل بیتش زنده بودند و هیچ خونی روی زمین کربلا ریخته نشده بود، نه گلوی علی اصغر (ع) را حرمله نشانه رفته بود و نه حسین (ع) اربا اربا شده بود و این حربن یزید ریاحی بود که همراه با هزار سوار راه را بر کاروان حسین (ع) بست و مقدمه واقعه عاشورا را رقم زد.

اما ظهر عاشورا وقتی حر با سپر وارونه و کفش‌های بر گردن آویخته، خودش را به امام حسین (ع) رساند و گفت: «هل‌تری لی من توبة؟ آیا توبه من قبول است‏؟» امام حسین (ع) بی‌هیچ وقفه‌ای در برابر اظهار ندامت کسی که راه بر لشکریان و خانواده‌اش بسته گفت: «البته توبه شما قبول است.» 

۱۴۰۰ سال که سهل است تا قیام قیامت هم می‌توان از عاشورا گفت و نوشت و درس گرفت و معلم امشب‌مان، «حربن یزید ریاحی» است با نگاه حجت الاسلام «محسن موسوی».

در مذمت قضاوت!

برداشت حجت الاسلام محسن موسوی و اولین درس بزرگی که ماجرای حر در واقعه کربلا به نسل امروز مخابره می‌کند، «پرهیز از قضاوت در مورد افراد» است و تفسیر این درس شنیدنی است؛ «فکر کنید تاریخ در صبح دهم محرم سال ۶۱ متوقف می‌شد، آیا گناهکارتر از حربن یزید ریاحی وجود داشت، اما وقتی حر برای توبه نزد امام حسین (ع) رفت، امام حسین به او نگفت حالا که ما و اهل بیتمان را به این مصیبت دچار کرده‌ای، آمده ‏ای توبه‏ می‏کنی؟ چرا؟ چون منطق امام حسین (ع) منطق الهی است و در سخت‌ترین شرایط هم راه هدایت را باز گذاشته حتی برای کسانی که به او ظلم کرده‌اند. 

اما چطور می‌شود که حربن یزید ریاحی به فاصله یک نیمروز، فاصله دور جهنم تا بهشت را طی کرد و مس وجودش تبدیل به طلا شد. پس همه آدم‌ها ممکن است چنین ظرفیتی داشته باشند و چطور می‌شود که خیلی از ما امروز در جامعه راحت افراد را قضاوت می‌می کنیم و فکر نمی‌کنیم ممکن است به بیراهه برویم. بی‌حساب نیست که امام علی (ع) خطاب به مالک اشتر فرمودند: «ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی!»

ما چقدر فکر می‌کنیم؟!

چند درصد از ما قبل از انجام هر کاری خوب فکر می‌کنیم و فایده و زیان و ضرر تصمیم مان را می‌سنجیم؟ اصلا چرا می‌گویند یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت بهتر است؟ درس دیگر ماجرای حر برای ما «تفکر و تصمیم بهنگام» است که حجت الاسلام موسوی با یک خاطره ماندگار از شیخ حسین انصاریان ارزش آن را تکمیل می‌کند؛ «از شیخ مرتضی انصاری سوال کردند که چگونه چنین چیزی ممکن است؟ آیا می‌شود کسی یک ساعت تفکر کند و این تفکر او از عبادت ۷۰ ساله یک عابد برتر باشد؟ شیخ انصاری فرمودند: بله، فکری مانند فکر جناب حرّ در روز عاشورا؛ او یک ساعت تفکر و تأمّل کرد و بهشت و جهنم را تشخیص داد؛ اما عمر سعد سال‌ها عبادت کرد و در پایان نتوانست راه درست را تشخیص دهد.» با این اوصاف حر بن بزید ریاحی مصداقی از عاقبت بخیری تفکر است.

با ادب باشیم مثل جناب «حر»

حر خطا داشت، خطایش قبل از توبه کم نبود که هیچ، خیلی هم زیاد بود. آمده بود که امام را به دشمن تحویل دهد، آمده بود که راه را بر حضرت اباعبدالله (ع) ببندد. او اگر چه همه این خطاها را جبران کرد، اما حتی قبل از توبه در عین مخالفت با امام احترام و ادب امام را حفظ کرد و حجت الاسلام موسوی با مرور دیالوگ‌های میان حر و امام حسین (ع) این وجهه از شخصیت این مرد بزرگ را یادآور می‌شود که شاید همین ادب حر بود که راه را برای نجاتش باز کرد. «حر آمد که راه را بر روی امام حسین و اهل بیتش ببندد. امام (ع) بعد از گفتگو با حُرّ، به یارانش گفت:زنان را بر مرکب‌ها سوار کنید تا ببینیم حرّ و یارانش چه خواهند کرد؟». یاران امام (ع) سوار شدند و زنان را جلوی کاروان حرکت دادند. ولی سواران کوفه جلو آمدند و راه را بر آنها بستند. امام دست به قبضه شمشیر برد و بر سر حُرّ فریاد کشید و گفت: «ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ! مَا الَّذی تُرِیدُ أَنْ تَصْنَعَ؟»؛ (مادرت به عزایت بنشیند! می خواهی چه کار کنی؟!).

حرّ جواب داد: به خدا سوگند اگر کسی از عرب ـ جز تو ـ چنین سخنی بر زبان جاری می ساخت، پاسخش را می دادم، هر که می خواست باشد! امّا به خدا سوگند که من نمی توانم نام مادرت را (به علّت عظمت فوق العاده آن حضرت) بر زبانم جاری سازم، ولی ناچارم شما را به نزد عبیدالله بن زیاد ببرم. در نمایی دیگر وقتی امام حسین (ع) به حر گفت: «شما با یاران خود نماز بخوانید و من هم با یاران خود نماز می‌خوانم» حّر قبول نکرد و گفت: «خیر! ما با شما و به امامت شما، نماز می‌خوانیم. چقدر ما امروز به این رعایت ادب نیاز داریم.»

«کارهای ما اثر وضعی دارد» یعنی چه؟

شب چهارم محرم که می‌شود، مداحان روایت حر بن یزید ریاحی و توبه‌اش را در قالب شعر و روضه‌های کربلایی زینت بخش مجلس امام حسین (ع) می‌کنند. حجت الاسلام سید محسن موسوی یک توصیه دارد هم به مداحان و روضه خوان‌ها هم به خوانندگان این مطلب و می‌گوید: «ای کاش بدانیم که اثر وضعی یک کار خیر می‌تواند تا سال‌ها که هیچ، تا قرن‌ها باقی بماند. امروز در منطقه جبل عامل لبنان یکی از مشهورترین علمای ما از نسل حرّ است «شیخ حرّ عاملی» صاحب کتاب وسایل الشیعه. یعنی قرن‌ها بعد از واقعه عاشورا، فرزندی از نسل حرّ ریاحی به دنیا آمد و شیعه را با کتاب گرانقدر «وسایل الشیعه» احیا کرد.»

کشتی نجات ما در بزنگاه زندگی

روایت حر بن یزید ریاحی ۱۴ قرن که هیچ، تا قیامت الگو است برای کسانی که یک عمر در زندگی راه را اشتباه رفته‌اند نه فقط کسانی که یک بار اشتباه کرده‌اند و یادآور این جمله طلایی است؛ در بزنگاه‌های زندگی، حب اهل بیت (ع) بهترین راه نجات است.

پایان خبر پارازیت

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "قضاوت ممنوع؛ شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی!" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "قضاوت ممنوع؛ شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی!"، کلیک کنید.